۱۳۸۷ اسفند ۲۹, پنجشنبه

همانطور که انتظار میرفت :

سخنگوی سیا حرف سیمور هرش را مهملات محض نامید و آنرا رد کرد

۱۳۸۷ اسفند ۲۸, چهارشنبه

رقص قتل : بوش و دیک چنی جوخه قتل تاسیس کرده بودند

تمام مطالب این سایت با رعایت انصاف قابل کپی برداری است و صرفا برای آشنایی و استفاده عموم تهیه میشود

http://www.msnbc.msn.com/id/29676575/#storyContinued

سیمور هرش روزنامه نگار و خبرنگار مشهور آمریکایی در سخنرانی خود در دانشگاه مینسوتا ی آمریکا --در برنامه ای با نام گفتگوهای بی نظیر-- در 10 مارس 2009 مدعی شده که بوش و دیک چنی جوخه اعدام تاسیس کرده بودند که با مسافرت به کشورهای دیگر بدون اطلاع سفیر و مدیر سیا در اون منطقه افراد را از روی فهرست پیدا کرده و میکشتند و سپس کشور مورد نظر را ترک میکردند



Under President Bush‘s authority, they‘ve been going into countries, not talking to the ambassador or to the CIA station chief, and finding people on a list and executing them and leaving. That‘s been going on, well, in the name of all of us.


Seymour Hersh
یک روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی برنده جایزه پولیتزر است که اولین بار با افشاگری قتل عام مالای در جنگ ویتنام این جایزه را دریافت کرد .پس از آن به خاطر افشاگری وقایع زندان ابوغریب عراق در 2004 و نقشه حمله هوایی اتمی به ایران در 2006که در دست تهیه در دستگاه بوش بود و در 2008 با افشای عملیات پنهان آمریکا علیه ایران توجهات را به سوی خود جلب کرد
ابوغریب2004

Torture at Abu Ghraib

American soldiers brutalized Iraqis. How far up does the responsibility go?



طرح آمریکایی حمله هوایی اتمی به ایران در 2006

The Iran Plans

Would President Bush go to war to stop Tehran from getting the bomb?

نقشه های پنهان دستگاه بوش بر ضد ایران 2008

۱۳۸۷ اسفند ۱۸, یکشنبه

تمام مطالب این سایت با رعایت انصاف قابل کپی برداری است و صرفا برای آشنایی و استفاده عموم تهیه میشود نظرات ذکر شده لزوما نظر تهیه کننده آن نیست



سیاحت وظیفه

28 سپتامبر 2008
گواردین، ست فریدمن

ست فریدمن هنگامیکه لندن را برای ملحق شدن به نیروی دفاع اسراییل،ترک میکرد سرشار از اشتیاق و تصورات آرمانگرایانه بود.در این مقاله او تجربیاتش را به عنوان مدافع اشغالگری در کرانه باختری بیان میکند -وتصورات بر باد رفته اش را.چه رنجش هایی نسل جدید ر می آلایند؟
تاریکی شب دهکده را در بر گرفت گرچه این برای ما تفاوتی نمیکرد ،در حالیکه پشت دیواره ناگماش(نفر بر زرهی)دراز کشیده بودیم.ده نفرمان توی فضایی که بزرگتر از یه تخت دونفری نبود چپیده بودند، و هربار که ما یک قلوه سنگ را در جاده هدف قرار میدادیم از آن خارج میشدیم و باز میگشتیم.قسمتی ازاین فضا[ی کوچک] با باقیمانده ناهار وصبحانه فردایمان پر شده بود.عرقی که از سر رویمان میچکید از چرک سیاه شده بود ،و بلوزهای ما به پشتمان چسبیده بود .پچ پچ ها مانند آدم برفی در حال آب شدن میمانند-اگر به خاطر ناله های ساکت او که هر چند وقت یکبار شنیده میشد نبود.من ممکن بود فکر کنم که او ضعف کرده است
هرچند وقت یکبار من انرژی ام را جمع میکردم و بلند میشدم تا موقعیت را از خلال پنجره های کوچک با شیشه های ضد گلوله که در بالای ناگماش(نفربر زرهی) قرار داشت بررسی کنم.پنجره ها خیلی باریکتر از آن بودند که بشود چیزی را به وضوح دید،ولی ما به تازگی یکبار از مرکز تولکرم گذشته بودیم و حالا به نظر میرسید که داریم خیابانهای پشتی تخلیه شده آنرا بارها و بارها دور میزنیم
در حالیکه برای پانزده ساعت به این پاتیل[متحرک] چسبیده بودم ،نمیتوانستم ذره ای نسبت به گیر انداختن تروریستها کم توجه شده باشم-من کاملا آماده بودم تا اعلام عقب نشینی کنم و عملیات دیگری را دو هفته دیگر از سر بگیرم
افسر رسد ما اینگونه نبود.او در جلوی خودرو میایستاد،و شای(اسم یکی از سربازها م.)را وادار میکرد حتی به جلو براند به سمت فقط خدا میدانست چی.او تفنگ ماشینی کار گذاشته شده روی سقف را آماده میکرد ،و آنرا به سمت هر بیچاره ایکه اشتراکا با تانک کوچک ما خیابانهای سنگ فرش شده از قلوه سنگ را استفاده میکرد میگرداند.سرانجام متوجه شدیم که سرعتمان کم شده است و به نظر میرسید که داشتیم از خیابان خارج میشدیم ،که معمولا نشانه این بود که به دنبال مکانی برای پارک کردن و استراحت کردن میگردیم
در یک لحظه که به خود آمدیم ،مشغول بحث شدیم که آیا این یه توقف پنج دقیقه ای یا یک خواب چند ساعته هست که بهمان قول داده شده بود.ما از در عقب بیرون آمدیم و اطرافمان را بررسی کردیم.به نظر میرسید که درحیاط پشتی یک خانه خیلی بزرگ در کوچه خیابانهای مسکونی بودیم،و خانواده صاحب خانه از ایوان با دقت نظاره گر مابودند با حالی مبهوت ازدیدن چیزی ناخوشایند
ما جاگیری کردیم--هرکدام مان دیگری را پوشش میداد ،تفنگها هدف گیری شده و آماده شلیک بودند ،در حالیکه کم کم پیش میرفتیم.جوخه دیگری از یک ناگماش دیگر نیز همینجا بودند ،و از سمت دیگر حیاط نزدیک میشدندو حالا دیگر ما 20 نفربودیم که در این خانه پایین اومده بودیم و قصد داشتیم ؟آنرا برای شب در اختیار بگیریم(برای مقاصد نظامی)
افسر ارشد دستورات مختصر [و گستاخانه]لازم را به زبان عربی به اعضای خانواده که روی صندلیها در ایوان نشسته بودند ابلاغ کرد و با ماتان(اسم عبری یکی از افراد م.) داخل خانه از نظر غیب شد و دستور داد که خانواده را در ساختمان زندانی کنیم .وقتی که ما خانه را پاک (از لحاظ خطر احتمالا م.) تشخیص دادیم در مهمانخانه جمع شدیم تا دستور بگیریم.دونفری جفت شدیم تا نگهبانی بدیم ،هرکدام 20 دقیقه از چهار ساعت در پیش رویمان را شیفت بودیم در حالیکه بقیه میخوابیدن.بلوزهایمان را کندیم آنها را مثل بالش گرد کردیم و روی زمین سنگفرش شده اتاق نشیمن ولو شدیم

ما دستور داشتیم به هیچ عنوان به چیزی در خانه دست نزنیم ،حتی از رویس های بهداشتی استفاده نکنیم
ادامه دارد

۱۳۸۷ اسفند ۱۵, پنجشنبه

درخواست از کاندیداهای انتخابات پارلمان اروپا

تمام مطالب این سایت با رعایت انصاف قابل کپی برداری است و صرفا برای آشنایی و استفاده عموم تهیه میشود
درخواست از کاندیداهای انتخابات پارلمان اروپا که ماه آینده میلادی برگزار میشود برای حذف حماس از لیست سازمانهای تروریستی در اروپا وبه رسمیت شناختن حقوق فلسطینیها و انتخابشان که توسط یک شهروند مستقل بروکسلی شروع شده است
هنوز از ایران هیچکس امضا نکرده شاید مفید واقع شوددرصورت تمایل برای امضا به این آدرس ایمیل بزنید


Saturday, 28 February 2009
First signataries

On the occasion of the June 2009 European elections, we are launching an urgent appeal to all candidates for the 736 seats in the European parliament.

We ask that they actively pursue the immediate and unconditional removal of Hamas and all other Palestinian liberation organizations from the European list of proscribed terrorist organizations.