۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه
: نوآم چامسکی: اگر مردم دقت نکنند ...ه
نوآم چامسکی در جدیدترین مصاحبه اش خطاب به آمریکاییان گفته است اگر مراقب رسانه های راست (جمهوری خواهان ) نباشند کشور آنها در موضعی که آلمان در سال 1930 در آن قرار گرفت ، خواهد بود، یعنی یک آلمان نازی (منظور اینبار نسبت به مسلمانها به جای یهود ) در آمریکا شکل خواهد گرفت
برای یافتن مصاحبه با این کی وردها بگردید
Noam Chomsky right wing media nazis
http://www.google.com/search?source=ig&hl=en&rlz=1G1GGLQ_ENIR351&q=Noam+chomsky+right+wing+nazist&btnG=Google+Search&aq=f&oq=&aqi=
برای یافتن مصاحبه با این کی وردها بگردید
Noam Chomsky right wing media nazis
http://www.google.com/search?source=ig&hl=en&rlz=1G1GGLQ_ENIR351&q=Noam+chomsky+right+wing+nazist&btnG=Google+Search&aq=f&oq=&aqi=
: پلیس اشغالگر باز هم امروز ، به مسجد الاقصی هجوم برد
مشاور ابومازن در امور مسجد الاقصی جزو 15 نفر بازداشتی میباشد
پزشکان فلسطینی میگویند اشغالگرها مانع امداد رسانی به زخمی ها بوده اند
دونفر از فلسطینیان درحالیکه زخمی بوده و به کمک پزشکی نیاز داشته اند بازداشت شده اند که یکی از آنها پیرمردی بوده که پای او هدف گلوله مشقی قرار گرفته بوده است
البته گلوله های مشقی اسراییلی ها با سایر مناطق جهان متفاوت است به این معنی که گاهی روی آن پلاستیک ومرکز و هسته آن فلزی میباشد به این دلیل با گلوله های عادی تفاوتی چندانی نمیکند
۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه
چند نکته در باب استعمارگری و اشغال
کلمات قصار صهیونیست ها به علت قساوت و عریانی شقاوتشان زبانزد خاص و عام اند
راهبردهای روسای اشغالگر در اشغال و نحوه تخریب نیز آموزنده هستند!!!
گوریون زمانی گفته بود برای رسیدن به سرزمین -مطلوب- قول داده شده ،ابتدا باید از پاکستان شروع کنید و آنرا تضعیف کنید و برای اینکار باید بین هند و پاکستان درگیری ایجاد کنید...باقی نقطه ها را خودتان بچینید و وصل کنید
حالا این نمونه های جدید را هم بخوانید ،
Israeli Prof. Arnon Sofer
اگر بخواهیم زنده بمانیم باید کشتار کنیم و کشتار کنیم و کشتار کنیم
همه روز و هر روز . به محض اینکه دست از کشتار برداریم کم کم محو میشویم (اورشلیم پست)
Ben Gurion
اگر یک آزاد سازی صد در صد عبری میخواهیم ،باید شهرک سازی صد در صد عبری ، مزارع صد در صد عبری و بندرگاه صد در صد عبری داشته باشیم (Expulsion Of The Palestinians, p. 24)
نتیجه گیری: حالا میفهمم چرا بندر غزه توسط اشغالگر سالهاست مسدود میباشد و حتی کشتیهای امدادرسانی هم نمیتوانند به آن نزدیک شوند، و چرا حتی صهیونیست ها فاضلاب و مواد شیمیایی خود را به آبهای غزه میریزند تا فلسطینیها حتی نتوانند در حد آب تنی نیز از آن استفاده کنند ضمنا اگر در ساحل هم بخواهند آفتاب بگیرند ممکن است هدف تیر قرار بگیرند این مورد آخر واقعا مشهور میباشد
لینک
راهبردهای روسای اشغالگر در اشغال و نحوه تخریب نیز آموزنده هستند!!!
گوریون زمانی گفته بود برای رسیدن به سرزمین -مطلوب- قول داده شده ،ابتدا باید از پاکستان شروع کنید و آنرا تضعیف کنید و برای اینکار باید بین هند و پاکستان درگیری ایجاد کنید...باقی نقطه ها را خودتان بچینید و وصل کنید
حالا این نمونه های جدید را هم بخوانید ،
Israeli Prof. Arnon Sofer
اگر بخواهیم زنده بمانیم باید کشتار کنیم و کشتار کنیم و کشتار کنیم
همه روز و هر روز . به محض اینکه دست از کشتار برداریم کم کم محو میشویم (اورشلیم پست)
Ben Gurion
اگر یک آزاد سازی صد در صد عبری میخواهیم ،باید شهرک سازی صد در صد عبری ، مزارع صد در صد عبری و بندرگاه صد در صد عبری داشته باشیم (Expulsion Of The Palestinians, p. 24)
نتیجه گیری: حالا میفهمم چرا بندر غزه توسط اشغالگر سالهاست مسدود میباشد و حتی کشتیهای امدادرسانی هم نمیتوانند به آن نزدیک شوند، و چرا حتی صهیونیست ها فاضلاب و مواد شیمیایی خود را به آبهای غزه میریزند تا فلسطینیها حتی نتوانند در حد آب تنی نیز از آن استفاده کنند ضمنا اگر در ساحل هم بخواهند آفتاب بگیرند ممکن است هدف تیر قرار بگیرند این مورد آخر واقعا مشهور میباشد
لینک
گلدستون ریپورت : به عبارت دیگر گزارش گلدستون
نکاتی که من از هشت صفحه اول آن فهمیدم
1. اشغالگر با سازمان ملل همکاری ننموده و اجازه ورود به مناطق اشغالی 1948 و حتی کرانه باختری اشغالی 1967 را نداده است
این رژیم به هیچوجه همکاری ننموده است
2.حتی یکی از فلسطینیان ساکن کرانه باختری به نام محمد سرر(muhammad srour)بعد از همکاری با هیئت سازمان ملل بازداشت شده است ، که این بازداشت مورد شک و تردید قرار گرفته و دلیل آن همین همکاری احتمال قوی دارد بوده باشد و تحت بررسی است(این مطلب را از متن گزارش نقل کردم م.)
3.با تعداد 188 نفر از هر دوطرف اشغالگر و فلسطینی مصاحبه شده است و برای تهیه گزارش 300 گزارش[اولیه] نیز بررسی شده است
بعضی از مصاحبه ها در غزه و بعضی در ژنو صورت گرفته است
4. حماس و مردم غزه با هیئت همکاری کامل داشته اند
1. اشغالگر با سازمان ملل همکاری ننموده و اجازه ورود به مناطق اشغالی 1948 و حتی کرانه باختری اشغالی 1967 را نداده است
این رژیم به هیچوجه همکاری ننموده است
2.حتی یکی از فلسطینیان ساکن کرانه باختری به نام محمد سرر(muhammad srour)بعد از همکاری با هیئت سازمان ملل بازداشت شده است ، که این بازداشت مورد شک و تردید قرار گرفته و دلیل آن همین همکاری احتمال قوی دارد بوده باشد و تحت بررسی است(این مطلب را از متن گزارش نقل کردم م.)
3.با تعداد 188 نفر از هر دوطرف اشغالگر و فلسطینی مصاحبه شده است و برای تهیه گزارش 300 گزارش[اولیه] نیز بررسی شده است
بعضی از مصاحبه ها در غزه و بعضی در ژنو صورت گرفته است
4. حماس و مردم غزه با هیئت همکاری کامل داشته اند
نکته خنده دار در هشت صفحه اول: حتی قاضی بین المللی نیز جرات نکرده در این 8 صفحه از حماس مستقیما نام ببرد بلکه با نوشتن "مقامات غزه" Gaza authority به آنها اشاره نموده است
نتیجه گیری اخلاقی :
اشغالگرها به اسم "حماس" حساسیت دارند
البته این را هم اضافه کنم که مقامات غزه مخصوصا ، منتخب مردم و از بین سران حماس هستند و حماس در کرانه باختری نیز طرفداران زیادی دارد ولی ابومازن هنوز هم برای قبول این موضوع کارشکنی میکند
با وجودیکه حماس طی یک انتخابات آزاد موفق به کسب آرا شد ولی کشورهای مدعی دموکراسی غربی حاضر به پذیرش و به رسمیت شناخته شدن آن نشدند چون فلسطینی ها گروهی را انتخاب کردند که وتوها و کارشکنی های اشغالگر و حمایت کنندگانش راقبول نداشت
به عبارت دیگر فلسطینی ها به جامعه غربی ای که اشغالگران را یک جامعه دموکراتیک میداند "نه" گفتند!
۱۳۸۸ مهر ۲۸, سهشنبه
یک نفر از هر شش نفر آمریکایی در فقر زندگی میکند
یک نفر از چهار نفر در بین سیاهان آمریکایی فقیر است اینجا
سربازان اشغالگر فلسطینیان را زنده دفن میکردند
در طول جنگ 22 روزه غزه بسیاری از فلسطینیانی که به اسارت گرفته شده بودند توسط اشغالگران به قتل رسیدند و تعدادی از آنها زنده به گور شدند
توضیح:بعد حمله ناجوانمردانه اشغالگر صهیونیست به اردوگاههای فلسطینیان در غزه و بمباران بیرحمانه آنها ، صحبت از مفقودینی بود که هیچکس از سرنوشت آنها اطلاع نداشت. احتمال دارد این یک توضیح این موضوع باشد
۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه
هشتاد و چهار دانش آموز دبیرستانی با امضای نامه ای از خدمت در ارتش اشغالگر انصزاف دادند
این دانش آموزان نوشته اند با توجه به اینکه اشغال ،غیر انسانی غیر اخلاقی غیر قانونی غیر دموکراتیک ،نژاد پرستانه و بیرحمانه است ،آنها نمیتوانند با خدمت در ارتش اشغلگر از این روش اسراییل حمایت کنند و چشم به روی حقایق ببندند
۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه
احتمال برپایی پایگاه نظامی آمریکا در لهستان
امکان رسیدن به تفاهم درمورد برپایی سپر ضد موشکی آمریکا در لهستان قوت گرفته است
جو بایدن 21 ژانویه برای مذاکرات در این باره به لهستان مسافرت خواهد نمود و مذاکرات در اینباره به مراحل نهایی خود نزدیک شده است
۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه
وقتی پزشکان صهیونیست روی کودکان فلبسطینی آزمایش میکنند
پزشکان اشغالگر کودکان فلسطینی فلسطینی را به منظور آزمایش استفاده میکردند
او را کشتند چون یک فلسطینی بود
در 30 سپتامبر 2009 ساعت 11 صبح یعنی سه هفته پیش فواد محمود ناییف تورکمن بیرون مدرسه خود در دهکده یاباد ایستاده بود، درست زمانیکه توسط یک جیپ نظامی اشغالگر زیر گرفته شد. یاباد در کرانه شرقی قرار دارد و در نزدیکی شهر جنین میباشد.یک سخنگوی ارتش اشغالگر بعد از آن اذعان نود که صدها فلسطینی در آن منطقه اغتشاش درست کرده بودند ، و اینکه جیپ مشکل فنی داشته است . با اینحال ،شاهدان عینی از صحنه میگویند که داشن آموزان هیچ یک از کارهای ادعا شده اشغالگران را انجام نمیداده اند . جودی مک ایتایر با پدر فواد یعنی با محمود تورکمن و برادر 12 ساله اش فدی برای انتفاضه الکترونیکی مصاحبه کرده است [در زیر میخوانید]: جودی مک اینتایر : فواد چگونه بود؟
محمود تورکمن : شبیه هر پسر دیگه ای .با جدیت در مدرسه کار میکرد ، . در بین دوستانش مورد توجه بود.او سال آخر دبیرستان بود و داشت برای رفتن به دانشگاه برنامه ریزی میکرد.فواد همیشه به من یگفت مایل است تحصیلات خود را به سرعت تمام کند
تا کمک خرج خانواده باشد [که شامل یازده کودک است].هنگام تعطیلی مدرسه ها ،فواد در کار ساختمان سازی به کمکم می آمد. یکبار از من پرسید : پدر شما به این سختی کار میکنیدتا برای ما پول و غذا و پوشاک تهیه کنید --چرا ما نباید کمکتان کنیم>
وقتی در خانه بود یک بند با کامپیوترش مشغول بود --که خودش آنرا خریده بود،و حتی اجازه نداده بود کوچکترین جزیی از ان را تهیه کنم.
فواد همیشه مرتب بود به سر و ضع خود میرسید و موهایش را مرتب میکرد. نمیدانم شاید دختری هم بود که او به آن علاقه داشت . ولی حتی اگر هم بود بیش از حد خجالتی بود که این موضوع را بیان کند.
فواد پسر بسیار ساکتی بود ؛او هیچگاه ایجاد مشکل نمیکرد. برای هیچکس!ه
جولی: آخرین باری که فواد را دیدید کی بود؟
محمود: آخرین باری که با فواد صحبت کردم ،مصر بود که میخواد مدرسه را به اتمام برساندتا بتواند ازدواج کند .به او گفتم پس از اینکه برادرت از زندان آزاد شد برای هر دوی شما جشن مفصلی میگیرم[از محکومیت شش ساله برادر فواد در زندان اشغالگرها ها هنوز 12 ماه باقی مانده است]یکبار به فواد گفتم که نگرانم خانه من جای کافی برای همه آنها نداشته باشد . ا. گفت نگران نباشم ما میتوانیم به نوبت در این خانه بخوابیم هرشب یکی مان.
یکی از زنانی که در نزدیکی ما زندگی میکند اخیرا مکه بود و برای فواد یک گردنبند آورد. و از او خواست که آنرا همراه داشته باشد زیرا احساس میکند اتفاق بدی در انتظار او میباشد و این دو روز قبل از مرگ او بود
جولی : وقتی خبر را به شما دادند کجا بودید؟
روزیکه فواد کشته شد ، داشتم سعی میکردم برای ملاقات برادرش اجازه بگیرم. عموی فواد به من زنگ زد و گفت که برای پسرم در مدرسه اتفاقی افتاده، و اینکه اونها در حال حاضر در بیمارستان هستند و من باید هرچه سریعتر خودمو برسونم،ولی او به من گفت فواد حالش خوبه . او نمیخواست که من تنهایی با درد روبرو بشم ه
وقتی به بیمارستان رسیدم ، میتونستم ببینم که پسرم در وضیت بسیار بدی بود. لوله های زیاید به بدن و بینی اش وصل شده بودند ولی او هنوز زنده بود
ولی وقتی جلو رفتم تا بازوی او را بفشارم، حس کردم چیزی در درون او میمیرد . من فورا تکه ای از قرآن رو زیر لب زمزمه کردم و ازز خدا خواستم پسرم را به بهشتش وارد کند . بقیه خانواده هم خود را رساندند تا فواد رو ببینند ولی دکتر ها او را به اتاق دیگری بردند تا برای جراحی آماده اش کنند. گرچه بدبختانه دیگر خیلی دیر بود
جولی: آیا کس دیگری هم در صحنه زخمی شدن او حضور داشت؟
محمود : فواد در خیابان منتهی به مدرسه اش همراه دوستانش ایستاده بود.، درست وقتی که یک جیپ اشغالگران به سمت چپ جاده اصلی و به سمت آنها راهش را کج کرد . همه دوستان فواد با ترس از مسیر جیپ به عقب پریدند ، ولی فواد همانجا که ایستاده بود ماند --او دستانش را بلند کرد و به سمت جیپ دست تکان داد تا بایستاد.
آنهم درست به سمت او آمد ، روی بدنش دنده عقب گرفت و بعد باز برای بار سوم در حالیکه بدن فواد را در زیر خود خورد میکرد به جلو رفت. همه معلمها و شاگردان فریاد میکشیدند تا سربازان اجازه بدهند آنها به دوست زخمی شان کمک کنند ، ولی سربازان در عوض درب مدرسه را مسدود کردند تا هیچکس قادر به کمک به فواد نباشد. معلمها از سربازان میپرسیدند آیا آنها درک میکنند که چه کار کرده اند، ولی آنها پاسخ دادند "ما هیچ کار اشتباهی انجام نداده ایم. این طبیعی است "ه
جولی :فکر میکنید دلیل کشته شدن فواد چه بود؟
محمود: چرا؟ چون او یه فلسطینی هست ،همونطور که اون سرباز گفت این طبیعی هست. ارتش اشغالگران به زندگی هیچ فلسطینی اهمیت نمیدهد.بنابراین این اتفاق همیشه ممکن است رخ بدهد-- اونها حق دارند هرکس را دلشان خواست بکشند.. هنگامیکه آنها از روی فواد میگذشتند حتی به زیر جیپ هم نگاه نیانداختند تا ببینند که چه اتفاقی افتاده است،ولی بیشتر تمایل داشتند درب مدرسه راببندند تا هیچکس نتواند به او کمک کند
آنها سه جیپ دیگر را برای کمک صدا زدند، و هنگامیکه از آنجا رفتند، جیپ برای بار چهارم از روی بدن فواد رد شد. این بی توجهی آشکار آنها به ارزش جان یک فلسطینی را نشان میدهد
یکی از برادران فواد که او هم دانش آموز همان مدرسه است از بالای درب مدرسه یه آنطرف جست زد تا به فواد کمک کند ،آنگاه سربازان به جانش افتادند و او را با تنفگهایشان زدند تا جاییکه از زخمهایش خون جاری شد .برای آنها اهمیتی ندارد--آنها یک پسر را کشته اند ، و پس از آن میخواستند برادر او را نیز بکشند
فواد برای 40 دقیقه به همان صورت رها شده بود . هنوز زنده بود ،ولی به هیچکس اجازه داده نمیشد جلو برود و به او کمک کند. بعد از آن سربازان به معلمها گفتند که کل این جریان یک حادثه بوده است ،ولی هنوز هم هیچ آمبولانسی را صدا نزدند ، گرچه یک آمبولانس با فاصله دو دقیقه از آنها در حال آماده باش بود.. آنها زمانیکه حدس زدند فواد فوت کرده است درب مدرسه را باز کردند و اجازه دادند تا دیگران به کمک بشتابند
اگر سربازان پسر مرا هدف تیر قرار داده بودند شاید من میتوانستم این اتفاق را درک کنم ولی چون شرایط روی دادن آن بسیار غیر قابل قبئل بوده واقعا نمیتوانم با آن کنار بیایم. خیابانی که او در آن ایستاده بود فقط مربوط به مدرسه بود و از جاده اصلی 40 متر فاصله داشت ، بنابراین هنگامیکه آنها به آن صورت به سمت چپ پیچیدند قصد داشتند کی را بکشند. همان هنگام آنها بارها از روی بدن او رد شدند ، . کبد فواد روی پیاده رو افتاده بود. برادرم آنرا داخل یک پلاستیک گذاشت تا من آنرا نبینم
در هنگام انتفاضه دوم یک حادثه اینجا در یاباد اتفاق افتاد و یک جیپ اشغالگران کنترلش را از دست داد و از جاده خارج شد. برادر نمن که شاهد آن بود به کمک آنها شتافت ، و یک آمبولانس خبر کرد و حتی کمک کرد اسلحه هایشان را بازیابی کنند . سربازان در یک حادثه گیر افتاده بودند و در نبرد و طبیعی است به هرکسی که دچار حادثه شده است کمک کنی . ولی هنگامیکه فواد روی زمین افتاده بود، و بسیار نزدیک به مرگ بود ، و سربازان میگفتند که آن یک حادثه بوده است ، ولی به هیچوجه مایل نبودند آمبولانس خبر کنند . از آن گذشته هر جیپ اشغالگران کسی را که آشنا به کمکهای اولیه است را دارد،برای موقعی که یکی از یربازان مجروح شود، ولی آنها از کمک به فواد سرپیچیدند. همه معلمها اتومبیل داشتند تا با آن فواد را به بیمارستان برسانند ، ولی سربازان از اینکار ممانعت به عمل آوردند پدرها مایل هستند فرزندانشان را به ئمدارس دیگر بفرستند
جودی : مرگ ائو چه تاثیری بر خانواده گذاشته است؟
محمود: فواد در خانواده خیلی عزیز بود و با همه برادران و خواهرانش به خوبی کنار می آمد . حالا وقتی توی خانه قدم میزنم و همه وسایل او را در جا هاییکه قبلا هم بودند میبینم -- رختخوابش ،کامپیوترش ،لباسهاش -- احساس میکن انگار هنوز هم با ماست همینجاست
کوچکترین برادر فواد سه ساله است ، و او عادت داشت که همیشه وقتی فواد با کامپیوترش کار میکر پیش او برود و از او یخواست برایش موزیک پخش کند تا بتواند با آن برقصد. هربار که فواد از در جلویی خانه داخل می امد او میدوید و بغلش میکرد. اکنون او هربار از من یپرسد فواد کجاست؟ من دلم برای فواد تنگ شده است --من فواد را اینجا میخوام ،من به او گفتم فواد به بهشت رفته است
جودی:نظرات سیاسی فواد چگونه بودند؟فواد همیشه به من میگفت ما باید اینجا در فلسطین صلح را برقرار کنیم . او از دیدن جنگ بین فلسطینیها و اسراییلیها منزجر بود، او با ناشکیبایی آزادی را فریاد میزد؛تا بتواند هرجا میخواهد برود بدون اینکه دیوارها و یا پستهای ایست بازرسی سد راه او باشند. او صلح میخواست ، زیرا این بدان معنی بود که او میتوانست به مدرسه برود بدون اینکه بترسد
جودی :شما به سران دنیا چه خواهید گفت؟
محمود: ما صلح میخواهیم . ما نیاز به یک راه حل برای زندگی آزاد در اینجا داریم. زندگی ما در اینجا بسیار مشکل است و هر شخص فلسطینی در رنج است . مردم در حالیکه در ایست بازرسی ها بازداشت میشوند و کتک میخورند کشته میشوند ، کودکان کشته میشوند، زنان حامله با نوزادانشان در حالیکه هنوز در دوران حاملگی خود هستند به قتل میرسند، بنابراین جهان باید کک کند
جودی: فدی ، برادر بزرگترت را چگونه به خاطر می وری ؟
فدی تورکمن : من فواد را در خوابهایم میبینم ، در حالیکه با ما میگوید و میخندد . من در مدرسه بودم هنگامیکه معلمم به من گفت ، به خانه ات برو ، برادرت کشته شده است . من تمام راه را به سمت خانه دویدموقتی رسیدم گریه افتادم
فواد همیشه در تکالیفم به من کمک میکرد... در واقع ما به یکدیگر کمک میکردیم . او به من اجازه میداد با کامپیوترش کار کنم. ما با هم به مسجد میرفتیم
شب قبل از مرگش ، فواد اینجا د خانه بود و با من و دوستانم بازی میکرد
من همیشه برای فواد تعریف میکردم که وقتی بزرگ شدم میخواهم چه کار کنم ، و او به من قول داد من را به سرتاسر دنیا ببرد
جودی مک اینتایر گزارشگر از اتحاد پادشاهی انگلستان ،در حال حاضر در کرانه شرقی اشغالی در دهکده بیلین زندگی میکند
۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه
۱۳۸۸ مهر ۲۱, سهشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه
گورباچف هم
گورباچف هم خواست تا قدرتهای هسته ای جهان سلاحهای اتمی خود را به منظور جلوگیری از به وجود آمدن رقابت هسته ای در جهان کاهش دهند
۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه
Deism , Theism
Theism عقیده مربوط به وجود خدای آفریننده یگانه میباشد
خدایی که از طریق وحی و معجزات بعد از آفرینش جهان هنوز در آن تاثیر میگذارد
Deism اعتقاد به خدای آفریننده جهان هست ولی وحی را رد میکند
بنابراین دین رانفی میکند
بسیاری از پیروان این عقیده وحی و معجزه را نفی میکنند و معتقدند گرچه خدا دنیا را آفریده اما به حال خود رها کرده است
اشتراک در:
پستها (Atom)