نسلی تحت تاثیر تروما
21 oct
مثل خیلی از کودکان دیگر ناحیه ، هیبا حمد ده ساله از شمال نوار غزه شاهد جنایات ارتش اشغالگرها بر ضد مردم غزه در هنگام عملیات سرب گداخته که زمستان گذشته صورت گرفته بوده
بعد از چهار ماه تلاش سخت و معالجات روحی که در مرکز دموکراسی و حل بحران فلسطینی مستقر در غزه انجام شد بالاخره لبخند بر لبان هیبا ظاهر شد
خدا رو شکر که هیبا بالاخره به حالت عادی بازگشت ، ما دیگر تقریبا امیدمان را از دست داده بودیم. درست بعد از جنگ ، هیبا به سکوت پناه برد ، از دیگران گوشه گرفت، و از هرچیزی که در اطرافش بود میترسید بخصوص از غریبعه ها. ولی اکنون در حال بهبود است و در آخرین امتحانش در مدرسه 91 درصد امتیازها رو کسب کرده است.
از اون مهمتر او لبخند میزند. وارد جمع میشود و جک میگوید ، خدا رو شکر ، این صحبتهای خواهر هیبا ،عتاف است که شوهر خود را در حمله به غزه از دست داده است.
هیبا با لباس سرخ رنگ مقابل درمانگر خود نشسته بود، هانیه بالوشا که در مرکز شغول به کار است. این اولین بازدید هیبا از اینجا بعد از گذشت چهار ماه از اتمام معالجاتش است. در آنروز هیبا هدیه هایی را به مناسبات پایان دوره درمانش و معالجه شدن اش از پی تی اس دی دریافت کرد.( سندرم ضربه روحی ناشی از اتفاقات گذشته م.)
هیبا ترس خود را به طور کامل و در حالیکه لبخند بر لب داشت تعریف میکرد. من در تلویزیون بچه هایی رو دیدم که از زیر آوار بیرون کشیده میشدند. از روی پشت بام خانه من یه تانک رو دیدم که بچه ای رو به دنبال خود میکشید، من همچنین بدنهای تکه تکه شده سه تا از بچه های فامیل ان را دیدم.