| ||
1389/06/10 | ||
مصطفی الصواف عملیات الخلیل که منجر به هلاکت چهارمستعمره نشین صهیونیست شد و گردان های القسام شاخه نظامی حماس روز سه شنبه(31 اگوست 2010) مسئولیت آن را برعهده گرفت تاکیدی بر این حقیقت است که مقاومت همچنان ادامه دارد و همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین با صهیونیست ها نیز شکست خورده است. این عملیات نشان داد اسراییل و تشکیلات خودگردان قدرت کنترل مقاومت را ندارد هر چند که در مواردی در مسیر مقاومت مانع تراشی می کند و بعضا قدرت آن ( مقاومت ) را محدود می کند ولی همیشه نخواهد توانست مقاومت را کنترل کند. این عملیات و عملیات های ماقبل آن بهترین دلیل بر این گفته ها است. عملیات الخلیل بلافاصله درغیر مکان خود قرار و به مذاکرات مستقیم سازش ربط داده می شود. و این که هدف از آن مانع تراشی در مسیر روند مذاکرات واشنگتن است. انگار که نشست سازش واشنگتن حقوق فلسطینیان را با طبقی از طلا برای آنان در پی خواهد داشت. چگونه این تصور وجود دارد حال آنکه اغلب فلسطینیان با برگزاری مذاکرات مستقیم سازش مخالف هستند و آن را ضایع کننده حقوق فلسطینیان می دانند. این عملیات نظامی درست در منطقه ای رخ داده که کاملا تحت سلطه وکنترل اسرائیل است و حتی حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین را به همراه دارد. به رغم همه این موارد عملیات الخلیل موفقیت آمیز صورت می گیرد و حالت آرامش و اطمینانی را که در پی تلاش دستگاه امنیتی فلسطین در رام الله برای کنترل و پیگرد مقاومت بر این منطقه حاکم شده بود متزلزل و شکننده می سازد و باعث دست پاچگی و وحشت دستگاه های امنیتی دو طرف صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین می شود. به رغم این که این عملیات در منطقه امنیتی اسرائیل رخ می دهد طولی نمی کشد که مقاومت فلسطین مسئولیت این عملیات و موفقیت آن را بر عهده می گیرد. عملیات الخلیل زاییده یک لحظه نیست بلکه نتیجه برنامه ریزی و طراحی در شرایط بی نهایت سخت و دشوار است و دلیلی بر این واقعیت است که این عملیات ارتباط مستقیمی با مذاکرات مستقیم صلح ندارد. عملیات نظامی نیروهای مقاومت در الخلیل نتیجه طبیعی اشغالگری صهیونیستها و عملیات های تروریستی پیاپی آنان بر ضد ملت مظلوم فلسطین است. نتیجه سیاست ظالمانه و تحریک آمیز صهیونیستها در بیت المقدس از جمله تخریب خانه های فلسطینیان ، اخراج اجباری آنان و یهودی سازی کامل مقدسات است و همه این موارد اقتضا می کند که مقاومت پاسخ دندان شکنی به جنایات صهیونیست ها بدهد. این همان انگیزه واقعی مقاومت است خواه همزمان با برگزاری مذاکرات باشد یا نباشد این راه و انتخاب مقاومت است و اجرای عملیات به امکانات ، شرایط و غنیمت شمردن فرصت ها است. مرحله آینده و پیش روی فلسطینیان بسیار مرحله سخت و حساسی است و برای مقاومت و نیروهای آن خواه در کرانه باختری رود اردن یا نوار غزه نیز بسیار دشوار خواهد بود. همه باید خود را برای افزایش تجاوزگری های صهیونیست ها و برای مرحله جدیدی از تعامل با رژیم صهیونیستی و حامیان آن آماده کند. حامیانی که عملیات الخلیل را بر ضد منافع فلسطینیان می دانند(اشاره به بیانیه سلام فیاض) انگار که در نظر آنان امتیاز دهی بر سر حقوق فلسطینیان ، نادیده گرفتن سرزمین فلسطین و به رسمیت شناختن اشغالگران و همکاری با آن همان چیزی است که منافع فلسطینیان را محقق می سازد. مرحله آینده بازگشت روح مقاومت به کرانه باختری رود اردن است . همانجایی که پایگاه طبیعی و حقیقی مقاومت محسوب می شود. در صورتی که ضرورت ایجاب کند مقاومت در مناطق دیگری از سرزمین فلسطین نیز عرض اندام و ابراز وجود خواهد کرد. هیچ اشکالی ندارد که نیروهای مقاومت راهبرد خود را به انتقال مقاومت به خارج از مرزهای فلسطین اعلام کنند و این موضوع به تعامل و واکنش اشغالگران اسرائیلی مربوط است که به زودی به عملیات هایی در خارج از عرصه فلسطین دست خواهد زد. این احتیاط و هشیاری بیشتری را طلب می کند که باید آز آن پیروی و همه گزینه ها را بررسی کرد. حقیقت این است که ما در لحظات سختی به سر می بریم و به همین علت تصمیمات متناسب نیز باید اتخاذ و اندیشیده شود. مترجم: سید محمد مسعودی علوی |