۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

شعر: جنگ با خدا...

ظهير محمودي در محكوميت توهين به قرآن کریم شعری برای "تابناک" ارسال نموده که به شرح زیر می آید:

اي خدا در اين جهان رنگ رنگ
گرگ با بزغاله در الاكلنگ
بالاخص در مهد صلح و آشتي
تو خبر خود بهتر از من داشتي
صاحبان سازمان امنيت
يكه تازان علوم و تربيت
سازمان هاشان همه شيك و قشنگ
مثل پنتاگون كه باشد ضد جنگ؟؟!!
جمله ی آنها طرفدار بشر
با زبان نرم يا توپ و تشر
شوق انسان دوستي در جانشان
پر ز بمب هسته اي انبانشان!!
هر كجا كه يك جنايت ديده اند
دست جاني را ز تن ببريده اند!!
تازه از بس دل رحيم اند و نجيب
مي كنند با مدعي لطف عجيب!!
مثل ويتنام و ژاپن بي شمار
هست كشورها كه در اين روزگار
كز محبت هاي آنها توشه اي
برگرفتند با سلاح خوشه اي!!
هر چه گويم مهربان آنها ترند
از جناب موسوليني هم سرند!!
در مروت هيچ كم نگذاشتند
تا كه در انبار بمبي داشتند
الغرض خروار بود و مشت من
بمب هاي صد تني كردم دو من!!
اي خداي موسي و عيسی و نوح
اي خداي احمد و اي رب روح
جوجه نمرودان دنياي فرنگ
با زمين و آسمان دارند جنگ!!
طبق بند يك انسان دوستي
بر كلاهك ها نشان دوستي
مي كشند و مي درند و مي برند
باز هم صلح نوبل را مي برند؟؟؟
من نمي گويم چه ننگي كرده اند
با خدا اعلان جنگي كرده اند!!
بس كه خورده الكل و بنگ و حشيش
با خدا هم جنگ دارد آن كشيش!!
اين همه لعنت كه بر او مي رود
يك نفس تا قعر دوزخ مي رود
چون سپاه فيل با قهر خدا
مرغكي سازد سرش از تن جدا