۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

آیا "اسراییل" رو به زوال است؟


آیا "اسراییل" رو به زوال است؟
1389/07/25

محمد ابوجهاد*

در ماههای گذشته ملت فلسطین و ملت های عربی و اسلامی سالگرد غصب فلسطین و اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی و همچنین سالگرد شکست پنجم ژوئن سال 1967 میلادی را پشت سر گذاشتند که در آن صهیونیست ها سرزمین و مقدسات فلسطین و قدس را به طور کامل غصب کردند.

در این مقاله، منظور ما پرداختن به فاجعه دردناک غصب فلسطین و مویه بر گذشته نیست که یاد آن دل ها را مالامال از ناامیدی و یأس می سازد و چشمان انسان برای آن خون می گرید. به ویژه که ملت فلسطین این فجایع را پشت سرگذاشته و از سال 1948 میلادی برای محو آثار این فاجعه و تجاوز، که به تشکیل رژیم منحوس صهیونیستی و آغاز طرح صهیونیست ها برای توسعه طلبی در منطقه انجامید می کوشد.

به رغم دستاوردهای واقعی و ملموس ملت فلسطین در مبارزه و مقاومت و فداکاری در برابر رژیم صهیونیستی در طول سالهای گذشته، برخی از سیاستمداران، اندیشمندان و صاحبان قدرت در کشورهای عربی و اسلامی همچنان مصرند که ما را در قالب های شکست و فرهنگ سازش قرار دهند و جنگ ما با رژیم صهیونیستی را فقط از زاویه امکانات مادی و زرادخانه نظامی دشمن صهیونیستی و موازنه قوای مختل شده به نفع دشمن می بینند و اصرار دارند که مسؤولیت شکست روحی و ترس خود از مقابله با دشمن صهیونیستی را بر ملت فلسطین و مقاومت این ملت تحمیل کنند.

درست است که رژیم صهیونیستی در عرصه واقعیت از قدرت و سیطره برخوردار بوده و پیروزی های منطقه ای و بین المللی زیادی در سطوح نظامی، سیاسی و اقتصادی محقق ساخته است و رابطه ای ویژه با امپراتوری شرارت یعنی آمریکا دارد به گونه ای که این رابطه امروز نشان می دهد که اسراییل نقش ایالات متحده آمریکا در سیاست هایش در خاورمیانه را ترسیم می کند و آنچه مورد رضایت اسراییل است مورد رضایت آمریکا نیز می باشد. اما ما باید عمق این صحنه را مطالعه کرده و حجم تحولات داخلی در نقشه دشمن صهیونیستی و درگیری اش در تمام سطوح با ملت فلسطین را زیر نظر بگیریم.

آیا ملت اسراییل رو به زوال است؟ این پرسشی است که امروز صهیونیست ها را نگران کرده است. مرکز برنامه ریزی سیاست های ملت یهود اخیراً گزارشی از سوی کارشناسان اسراییلی و بین المللی منتشر کرد که می گوید: ملت یهود در معرض تهدیدهای خارجی مانند تقویت اصول گرایی اسلامی و تهدیدهای داخلی مانند ازدواج های مختلط قرار دارد که می تواند بقای ملت یهود را تهدید کند. این در حالی است که رژیم صهیونیستی مدتی قبل پنجاه و هفتمین سالگرد اعلام تشکیل دولت خود را جشن گرفت.

پژوهشگران مرکز که گزارش را آماده کرده اند هشدار دادند که یهودیان جهان در برابر مسیری دنباله دار از توقف رشد جمعیت و کاهش جمعیت روبرو هستند که به موازنه منفی می انجامد. به عنوان مثال در سالهای 1970 تا 2003 میلادی جمعیت جهان بیش از 70 درصد افزایش داشت (5/2 میلیارد نفر) اما افزایش جمعیت یهودیان در این دوره حدود 2 درصد یعنی 250 هزار نفر بود (شمار یهودیان جهان در حال حاضر3/13 میلیون نفر است).

نویسندگان گزارش در توصیه های راهبردی خود به رژیم صهیونیستی از آنها می خواهند روند مهاجرت را افزایش داده، به تقویت هویت یهودی برای جبران کاهش رشد جمعیت، پرداخته، زاد و ولد را تشویق نموده و جوانان یهودی را به تلاش برای پیمودن راه دستیابی به مناصب بلند پایه در کشورهایشان تشویق کنند. شارون نخست وزیر دولت دشمن صهیونیستی از نتایج این گزارش ابراز نگرانی کرد و گفت: در اینجا نسلی رشد یافته که تاریخ سرزمین اسراییل و قواعد یهود و حق ما در این سرزمین را نمی شناسد. آموزش فرزندان اسراییل در جهان باید یهودی و صهیونیستی و به موازات آموزش عمومی باشد.

اما "سلای مریدور" رییس آژانس یهود گفت: ما در آینده در برابر چالش هایی بی نهایت خطرناک قرار می گیریم که اگر موازنه جمعیتی میان فلسطینی ها و یهودیان را با یکدیگر مقایسه کنیم می بینیم که بدون شک این موازنه به نفع ملت فلسطین است.

رییس اداره مرکزی آمار فلسطین نیز اخیراً گفت: تعداد فلسطینی های ساکن مناطق کرانه باختری و نوار غزه در اواسط سال 2005 میلادی 3 میلیون و 762 هزار و 5 نفر است که از این میان دو میلیون و 372 هزار و 216 نفر در کرانه باختری و یک میلیون و 389 هزار و 789 نفر در نوار غزه ساکنند.

وی اعلام کرد که شمار فلسطینی های ساکن استان قدس حدود 398 هزار و 633 نفر است. همچنین شمار فلسطینی های مقیم خارج از وطن بر اساس آمارهای سال 2004 میلادی حدود 5 میلیون نفر می باشد. اما نکته قابل تأمل در این آمارهای جمعیتی تعداد فلسطینی های ساکن مناطق اشغالی سال 1948 میلادی است. بر این اساس تمام ملت فلسطین مجبور به مهاجرت شدند و در این مناطق فقط 154 هزار فلسطینی باقی ماندند که امروز در پنجاه هفتمین سالگرد فاجعه فلسطین جمعیّت آنها 1/1 میلیون نفر یعنی 17 درصد کلّ جمعیت رژیم صهیونیستی است اما درصد ورود آنها به آموزش و پرورش به رغم دشواری اوضاع و تبعیض نژادی که اسراییل علیه آنها اعمال می کند به حدود 8/97 درصد رسید.

این نکته آماری نشان از میزان پایداری ملت فلسطین و تمسک آن به سرزمین و هویت خود و میزان انتشار و تراکم جمعیت فعال آن است در حالی که رشد جمعیت و هویت قومی و ایدئولوژیک رژیم صهیونیستی در معرض تهدید قرار دارد. زیرا مبتنی بر مهاجرت یهودیان است که ستون فقرات استراتژیک و حیاتی این رژیم برای بقاست.

نکته مهم و راهبردی دیگر سرنوشت شهرک نشین ها در فلسطین است. یکی از روزنامه های اسراییل در این زمینه نوشت: روند شهرک نشینی صهیونیستی در قلب صهیونیسم قرار دارد و صهیونیسم بدون اسکان نخواهد بود. شهرک نشین در گذشته طلایه دار ملت یهود و بخشی از قدرت نظامی اسراییل به حساب می آمد، زندگی اش بدون رفاه و ایدئولوژی توسعه طلبانه صهیونیسم وفادار بود اما شهرک نشین امروز فردی رفاه طلب است که به دنبال راحتی، لذت و منفعت خود می گردد. این همان نکته ای است که "زلیف شیف" تحلیلگر سرشناس روزنامه "هاآرتص" در شماره مورخه 17/6/1987 میلادی آن را امنیت دولوکس نامید. شهرک نشین های صهیونیست جدید در کرانه باختری و نوار غزه نمی خواهند اسلحه یا خیش در دست بگیرند بلکه می خواهند ارتش اسراییل و سایر دستگاههای امنیتی، زندگی عالی را برایشان تضمین کنند.

"اسحاق رابین" در روزنامه"حروزالم پست" مورخه 4/2/1988 میلادی بر این مفهوم تأکید کرد. آنجا که گفت: شهرک نشین ها باری سنگین بر دوش تشکیلات نظامی هستند. ایهود باراک نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در سخنرانی خود در کنفرانس "هرتسلیا" که در روزهای 13 تا 16/12/2004 میلادی برگزار شد گفت: طرح ایجاد شهرک ها پس از سال 1967 میلادی یک اشتباه تاریخی بود که امروز بهایش را می پردازیم.

دکتر "بشیر نافع" اندیشمند فلسطینی در مقاله ای در سال 1997 با عنوان «مسائل اساسی جنگ اعراب و اسراییل» نوشت: از زمان آغاز مهاجرت صهیونیست ها به فلسطین در اواخر قرن گذشته تاکنون، صهیونیسم برای بازسازی این امت از طریق کانال ها و مؤسسات اساسی یعنی کیپوتس ها، ارتش و نهادهای آموزشی تلاش می کند. اگر به بررسی این سه جنبه بپردازیم درمی یابیم که آن مرهون روند ادغام ساختارهای جامعه صهیونیستی، مهاجران و تناقضات دینی، نژادی و فکری در یک جامعه واحد بود. اما امروز می بینیم که موقعیت یک کیپوتس در جامعه صهیونیستی در حال اضمحلال است.

آمارها نشان می دهد که شمار ساکنان شهرک های کشاورزی به میزان زیادی کاهش یافته و امروز فقط 2 درصد مجموع ساکنان اسراییل را تشکیل می دهند. همچنین با نگاهی به ارتش صهیونیستی که در گذشته بر اساس عقیده و ایدئولوژی تشکیل شده می بینیم که از محتوای ایدئولوژیک خود تهی شده و کشمکش های موجود در جامعه صهیونیستی به درون آن نیز کشیده شده است. ما همچنین میزان تأثیر مقاومت فلسطین بر روحیه نظامیان اسرائیلی و افزایش خودکشی، مصرف مواد مخدّر و فرار از خدمت نظامی در این ارتش را شاهدیم در زمینه آموزش و پروش که زمانی مملو از روحیه دینی و ایدئولوژیک صهیونیستی بود نیز می بینیم که این نهاد رویکردی لائیک یافته است.

شارون تروریست که امروز تنها سمبل باقی مانده از اجداد و رهبران تاریخی جنبش صهیونیسم است تصمیم به عقب نشینی از نوار غزه آنهم به صورت یکجانبه و تحت عنوان طرح جداسازی می گیرد و همچنین دیوار بتونی جدا کننده امنیتی را می سازد. به طور حتم این یکی از نتایج مقاومت فلسطین و شدت عملیات های شهادت طلبانه است که ارکان رژیم صهیونیستی را لرزاند و آن را در برابر چالش های بقا یا فنا قرار داد.

همچنین از زاویه دیگر این امر نمایانگر شکست طرح صهیونیسم است و صهیونیست ها امروز در حال بازگشت به انزوا و فرهنگ گتوی یهودی هستند. اما این بار در پشت دیوارهای ترس از ملت فلسطین و عقب نشینی از زمین هایی که در گذشته خاک اسراییل بزرگ و سرزمین موعود نامیده می شد.

بن گوریون رهبر جنبش صهیونیسم و از بنیانگذاران رژیم صهیونیستی در سال 1938 میلادی گفت: نباید امید داشته باشیم که گروههای تروریستی خسته نشوند، اگر یکی از آنها خسته شد دیگران به جایش می آیند. ملتی که علیه غصب سرزمینش می جنگد به سرعت خسته نمی شود.

امروز پس از گذشت 57 سال از غصب فلسطین نه تنها سخن بن گوریون مورد تأکید قرار می گیرد بلکه فراتر از آن پروفسور اسراییلی " مارتین ون کریفپلد" متخصص در تاریخ نظامی و امور راهبردی در دانشگاه عبری در سال 2000 میلادی و پس از آغاز انتفاضه مسجد الاقصی گفت: اگر روند امور بدین شکل پیش رود ما به مرحله ای خواهیم رسید که دولت اسراییل از هم می پاشد. به نظر می رسد ما در این مسیر قرار داریم.

به طور حتم مهمترین عامل برای فروپاشی توهم امت صهیونیستی ادامه جنگ علیه طرح صهیونیسم و ابزارها و ارزش های این طرح است. این مسئولیت نه فقط بر عهده ملت فلسطین بلکه بر دوش تمام ملت های عربی و اسلامی است.

* نماینده سابق جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران

توجه: این مقاله در سال 1384 توسط نگارنده به رشته تحریر درآمده و خبرگزاری قدس به دلیل وجود نکات بسیار ارزنده این مقاله دوباره آن را منتشر کرده است.